Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-08@22:40:02 GMT

بازیگر خط باریک قرمز از زندان آزاد شد

تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۰۳۷۰۸۹

بازیگر خط باریک قرمز از زندان آزاد شد

کارگردان مستند «خط باریک قرمز» با اعلام اینکه «میلاد» یکی از کاراکترهای این مستند با پرداخت دیه به اولیای دم از زندان آزاد شد، گفت: او یکم خردادماه از زندان آزاد شد و با توجه به توانایی و استعدادی که دارد اگر از میلاد مراقبت شود فرد موفقی خواهد بود.

«میلاد» پسری که در مستند «خط باریک قرمز» ساخته فرزاد خوشدست بازی می کرد و به دلیل جرمی که انجام داده بود به قصاص محکوم شده بود با تلاشهای بسیار، یکم خرداد ماه با پرداخت دیه به اولیای دم از زندان کانون اصلاح و تربیت آزاد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرزاد خوشدست کارگردان مستند "خط باریک قرمز"  که در این اثر، روایتی مستندگونه از تعدادی مجرم نوجوان در کانون اصلاح و تربیت را به تصویر کشیده در گفت‌وگو با ایسنا درباره یکی از کاراکترهای اصلی این مستند که به قصاص محکوم شده بود، گفت: میلاد از سال گذشته که اجرای حکم اعدامش اعلام شد، پیگیر بود تا از طرقی شاید خبرهای خوبی بشنود که خوشبختانه با تلاشها و پیگیری‌های بسیار زیاد این اتفاق رقم خورد و یکم خردادماه پس از حدود پنج سال، از زندان کانون اصلاح و تربیت آزاد شد.

وی ادامه داد: وقتی یک زندانی با چنین حکمی مواجه می شود شرایط روحی خوبی ندارد. بعد از ابلاغ این حکم وقتی برای بار دوم بعد از مصاحبه مرداد ماه پیش میلاد رفتیم، دیدیم یک طرف سرش موهایش ریخته و اصلاً حال و روز خوبی نداشت. درواقع دیگر میلاد سابق نبود. برای یک نوجوان در این سن تحمل این فشار روحی کار سختی است. اما با رسانه ای شدن این اتفاق  و مصاحبه های من درباره این فیلم ما بازتابهای خوبی دریافت کردیم و افراد خیری ما را به نحوی پیدا کردند و به ما گفتند حاضرند با عددی که منطقی باشد دیه را بپردازند.

او درباره پروسه‌ و مراحلی که برای آزادی میلاد انجام شده، توضیح داد: پدر و مادر اولیای دم از هم جدا شده بودند و ما با دو شاکی طرف بودیم که باید رضایت آنها را می‌گرفتیم. متاسفانه پدر مقتول هیچ انعطافی در ابتدا نداشت، این در حالی بود که خودش در زندانی در شهرستان بود. از طرف دیگر مادر نیز با وجود آنکه فرد منطقی‌تری بود، رقم بسیار بالایی به عنوان پرداخت دیه در نظر گرفته بود. با این حال با مشورت گرفتن از وکلایی که در کنارمان بودند متوجه شدیم که می توانیم قصاص را به پرداخت دیه تبدیل کرده و با رضایت گرفتن از یکی از شاکیان اجرای حکم را متوقف کنیم. به این ترتیب شروع کردیم به جمع آوری کمک از خیرین. در این مسیر دوستان بسیاری به ما کمک کردند. در گام اول توانستیم با جلسه ای که در محضرخانه ای با حضور آقای کریمی (وکیل) و حسین شیخ (مددکار)، با مادر مقتول داشتیم به عددی منطقی برسیم و آن را ثبت کنیم و به این ترتیب رضایت یک فرد گرفته شد و این چنین توانستیم به نوعی اجرای حکم را از گردن میلاد برداریم.

خوشدست ادامه داد: در نهایت با کمک دوستانمان در سازمان زندان ها، اکرانهای فیلم در جشنواره‌ها و مجامع مختلف فضایی ایجاد کردیم تا به نفع این بچه‌ها باشد و کمکهای بیشتری را به سمت خودمان جذب کنیم. اینچنین بعد از مذاکرات بیشتر با پدر مقتول توانستیم به یک عدد منطقی برسیم و با جمع آوری تمام رقم، رضایت او را هم بگیریم و یکم خرداد میلاد را از زندان آزاد کردیم. از کمک همه این افراد و نهادها متشکرم و البته گله مندم از کسانی که باید می بودند ولی ما را تنها گذاشتند. نمی‌خواهم به این گله دامن بزنم چون شیرینی آزادی میلاد برای من و توماج دانش بهزادی و دیگر عوامل این فیلم با ارزشتر است.

این کارگردان تاکید کرد: پروسه بسیار سخت و طاقت فرسایی بود. ما در این اثر با حدود ۱۰ کاراکتر اصلی طرف بودم که هر کدام مشکلات خاص خودشان را داشتند و من با همه آنها و زندگی هایشان درگیر شدم. خوشبختانه توانستیم در این مسیر چند نفر دیگر از این بچه‌ها را از حبس آزاد کنیم ولی هیچ کدامشان پروسه پیگیری برای آزادیشان به اندازه میلاد پیچیده و سخت نبود و البته مدیران کانون امروز به من گفتند پرونده ای به پیچیدگی و سختی پرونده میلاد در این چند ساله در کانون نداشتند. برای همین این همه سال او در زندان بود. شاید یکی از دلایل آن شکل اتفاق بود و دیگری‌ نوع شاکیان و بالا بودن تعدادشان. به همین دلیل گرفتن رضایت بیش از پنج سال به طول انجامید و این یک دوره بسیار طولانی برای نوجوانی است که بخواهد در زندان بماند. او در این پنج سال هم تنها یک روز از زندان خارج شد که برای اجرای تئاترشان و سکانس آخر فیلم "خط باریک قرمز" در جشنواره بین المللی تئاتر فجر بود.

خوشدست افزود: من در این یکسال هرجا و در هر سالنی مینشستم و فیلم اکران می شد همیشه به این فکر میکردم که باید مستند باعث تاثیرات مثبتی روی زندگی این بچه‌ها شود و بتوانیم به آزادی همه آنها بیاندیشیم و حتی فکر می کردم وقتی روی سن برای گرفتن جایزه می روم برای میلاد گدایی خواهم کرد.
روزی که این طرح را برای ساخت پیش دکتر پورمحمدی در شبکه سه می بردم، هرگز فکر نمی کردم باعث نجات یک جوان و تغییر زندگی و مسیر فکری چند زندانی نوجوان دیگر شود.

وی همچنین گفت: اکنون از تمام بچه‌های "خط باریک قرمز" فقط یک نفر مانده است که آزاد شود. آن هم فعلاً به خاطر کرونا به او مرخصی داده شده و پیش خانواده اش است. جرمش مشارکت در قتل است و حدود یک سال و نیم دیگر از حکمش باقی مانده. حالا که به او مرخصی داده اند مادرش او را آغوشش جدا نمی کند. امیدوارم با کمک دوستان بتوانیم برای او عفو بگیریم.

این کارگردان در پاسخ به سوالی درباره تاثیر ساخت آثاری در فضاهایی مانند کانون اصلاح و تربیت و زندانها بر روی جامعه و همچنین زندانیان گفت: امیدوارم گروه‌هایی که میروند در زندان ها تا اثری را بسازند علاوه بر اینکه به ساخت فیلم خودشان فکر می‌کنند به تاثیری که بر روی افرادی که در زندان‌ها هستند هم توجه کنند تا بتوانند به آزادی آنها کمک کنند. ما برای این پروژه پنج ماهه در فضای کانون اصلاح و تربیت با بچه های مجرم مواجه شدیم و شروع کردیم با قدرت فکری و جسمی بسیار و حضور افرادی مانند توماج دانش بهزادی که بسیار تاثیر گذار بودند، شرایطی به وجود بیاوریم که به نفع این بچه‌ها باشد.

فرزاد خوشدست در پاسخ به اینکه چه سرنوشتی بعد از آزادی میلاد منتظر او خواهد بود، گفت: یکی از دوستان ما که بیش از ۵۰ درصد از پول دیه را پرداخت کرده، به ما قول داده بعد از آنکه میلاد از زندان آزاد شود به او کمک کند تا بتواند شغل، درآمد و کاری داشته باشد. خیلی خوشحالم که هنوز چنین آدم‌هایی وجود دارند.

وی ادامه داد: میلاد قبل از اینکه به زندان بیفتد یکی از بهترین دوزنده های لباس عروس بود و از 14 سالگی لباس عروس می دوخت. مهارت او به اندازه ای بوده که از شمال شهر تهران هم می آمدند و از او خرید می کردند. علاوه بر این در کانون شروع به معرق کاری کرد و به این ترتیب معرق کار بسیار خوبی نیز شده که تابلوهای زیادی ساخته است. یکی از مدیران کانون به ما می‌گفت وقتی شما او را برای تئاتر انتخاب کردید تعجب کردیم چگونه می خواهید با او ارتباط برقرار کنید زیرا بسیار درون گرا بود و زیاد صحبت نمی‌کرد اما ما مشاوران درستی داشتیم و توانستند به خوبی ما را راهنمایی کنند. روانشناسان به ما می‌گفتند علت اینکه او دارد معرق کاری می‌کند و از ابزارهایی مانند اره استفاده می‌کند تخلیه خشونت درونیش است که به این شکل نمود پیدا کرده و به این ترتیب درست ترین شیوه برای برونریزی‌ هیجاناتش اتفاق افتاده است.

خوشدست تاکید کرد: اگر از میلاد مراقبت شود فرد موفقی خواهد بود. همه اینها دلیلی بود تا من و توماج دانش بهزادی او را به عنوان کاراکترمان انتخاب کنیم و من به شدت از توماج متشکرم که این کمک را به ما کرد. صبوری و توانایی توماج دانش بهزادی در به نتیجه رسیدن این پروژه یک معجزه بود و او به خوبی از دانشش استفاده می کرد و پروژه را به سمت هدفش پیش می‌برد و همین انتخاب میلاد راهی شد برای آزادی او.

وی با بیان اینکه اگر این حکم اجرا میشد، تاثیر منفی بسیاری بر روی این بچه‌ها و همچنین جامعه تماشاگر این فیلم در داخل و خارج از ایران میگذاشت اظهار کرد: در همان عالم نوجوانی اگر یک پارادوکس منفی بر خلاف آموزه هایی که آنها می گیرند برای بچه‌های کانون اصلاح و تربیت اتفاق بیفتد تمام تفکراتشان به همین میریزد و به طور مثال با صحنه‌ای مواجه شوند که کسی نمی تواند آنها را ببخشد و جواب منفی گرفته‌اند، تمام آموخته‌های آنها به هم میریزد. از طرف دیگر اگر حکم اجرا میشد و خدایی ناکرده، میلاد اعدام می شد اینطور به نظر میرسید که در ساختار فرهنگی کشور، ما روی کسی کار می‌کنیم، تربیتش می‌کنیم به رشد و بلوغ فکری می رسانیم اما درنهایت اعدامش می کنیم.

شاید برای بعضی از جشنواره ها مخصوصاً جشنواره های خارجی این پایان تلخ بسیار جذاب بود اما من دوست ندارم چنین تصویری از کشورم در دنیا دیده شود ولو اینکه من پنج جشنواره راهم از دست بدهم. من می توانستم هیچ کدام از این کارها را نکنم همانطور که خیلی های دیگر می روند در چنین فضاهایی طی دو هفته فیلم می سازند که سیاهترین تصویر را از این فضا ارائه می‌کند و با آن به همه جای دنیا میروند.

وی در ادامه صحبت های خود تاکید کرد: سینمای مستند ما اگر نگاه درمانی نداشته باشد نمی تواند جلوتر از این برود و پیشرفت کند. سینمای داستانی فرقش با سینمای مستند در همین است یعنی سینمای مستند باید بتواند همانقدر که درد را مطرح می‌کند ما را به سمت درمان هم ببرد وگرنه همه اینها مانند یک تاول باقی می ماند. ولی متأسفانه کسی نیست سینمای مستند را از بافت فرسوده و کهنه اش در ساخت و تولید و حتی مدیریت رها کند./ایسنا

نقد مستند خط باریک قرمز دردانشکده روان شناسی دانشگاه تهران

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: کانون اصلاح و تربیت توماج دانش بهزادی خط باریک قرمز زندان آزاد سینمای مستند پرداخت دیه بچه ها آزاد شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۰۳۷۰۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«مدرسه در دست بچه‌ها» اثری خودانگیخته است

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی موزه سینما، پس از نمایش مستند «در دست بچه‌ها» کارگردان این اثر درباره چگونگی شکل‌گیری ایده «مدرسه در دست بچه‌ها» گفت: جرقه اولیه ساخت این اثر زمانی اتفاق افتاد که فرزندم در کلاس دوم راهنمایی تحصیل می‌کرد و برایم اتفاقی را توضیح داد. من به مدرسه رفتم و از نزدیک شاهد ماجرایی منحصر به فرد و جالب بودم. زمانی که با مدیر مدرسه صحبت کردم، او به صورت ضمنی با تولید این فیلم موافقت کرد اما موافقت اصلی منوط به زمانی بود که وزارت آموزش و پرورش موافقت خود را اعلام کند.

این مستند در ارایه پیام خود موفق است

زند ادامه داد: تلاش کردم مدیران ارشد آموزش و پرورش را مجاب کنم تا مجوز ساخت «مدرسه در دست بچه‌ها» را صادر کنند. این اثر برای موسسه رشد در آموزش و پرورش ساخته شد که پیش از آن هم متولی برگزاری جشنواره آموزشی رشد بودند. در ابتدا مسؤولین وزارت آموزش و پرورش نگرانی‌هایی در خصوص تبعات ساخت این اثر داشتند و نمی‌دانستند که آیا قرار است فیلم دارای پیام مثبت و یا منفی داشته باشد. یکی از مدیران ارشد این وزارتخانه در نهایت با این طرح موافقت کرد و تولید فیلم به عنوان اثری آموزشی آغاز شد. به نظر می‌رسد فیلم در ارایه پیام خود موفق بود، چراکه بعدها در مدارس مختلف و برای کادر آموزشی به نمایش درآمد. البته موضوع این فیلم هیچ‌گاه به یک جریان دایمی در مدارس تبدیل نشد و مسکوت باقی ماند. البته طرح دیگری تحت عنوان شهردار مدرسه به اجرا رسید.

این کارگردان درباره چگونگی هماهنگی و همراهی بچه‌ها برای تولید این اثر گفت: خوشبختانه بچه‌ها با تصویر آشنا بودند. من به مدت یک سال به مدرسه رفت‌وآمد داشتم و در این مدت آن‌ها تا حدودی با فرآیند ساخت فیلم آشنا شده بودند. زمانی که ساخت فیلم آغاز شد تعدادی از آن‌ها خود دفتر فیلمسازی را اداره می‌کردند. اما نمی‌شد از فیلم‌های برداشته شده توسط آن‌ها استفاده کرد چراکه کیفیت یکدستی حاصل نمی‌شد.

وی در خصوص نوع ادبیات بچه‌ها در این فیلم مستند گفت: من دخل و تصرفی در فیلم انجام ندادم چراکه این مستند یک اثر خودانگیخته است. این مدرسه در جردن واقع شده بود و نمونه مردمی به حساب می‌آمد. عموم بچه‌ها دارای خانواده‌های تحصیل کرده بودند و به همین دلیل چگونگی گویش بچه‌ها در فیلم موضوعی عادی تلقی می‌شود. در فیلم انتخاب‌ها بر این اساس صورت می‌گرفت که افراد نزد مدیران مدرسه دارای محبوبیت باشند. به عقیده من در این اثر کارگردانی وجود ندارد و هر یک از عوامل به صورت خودانگیخته به انجام مسئولیت خود مشغول بودند و من تنها آن‌ها را هدایت می‌کردم. ما برای ساخت این فیلم حدود ۱۶ ساعت فیلمبرداری انجام دادیم که در نهایت به نسخه‌ای یک ساعته رسیدیم. همچنین محسن عبدالوهاب به عنوان تدوین‌گر فردی هوشمند و باریک بین است و مجموعه این عوامل باعث شد تا در انتها فضایی مفرح شکل بگیرد و در نتیجه بیننده از تماشای فیلم راضی است و برداشت‌های خاص خود را از آن خواهد داشت.

زند در ادامه افزود: من چهار فیلم درباره کودک و نوجوان ساخته‌ام و حتما دغدغه ساخت اثر برای این گروه سنی در من وجود دارد. فیلمی در بهزیستی ساخته‌ام که کودکان فراری را نگه‌داری می‌کردند که آن را پس از این اثر ساختم. همچنین فیلمی درباره کودکان کار و یک کودک افغان ساختم. هر گاه فرصتی وجود داشته فیلمی درباره بچه‌ها کارگردانی کرده‌ام.

وی یادآور شد: در این اثر از ۲ گروه فیلمبرداری استفاده شد که هر یک از آن‌ها از چهره‌های شناخته شده در سینمای مستند بودند.

«مدرسه در دست بچه‌ها» اثری دارای زیرمتن‌های متفاوت

در ادامه ساقی سلیمانی منتقد سینما در خصوص نکات برجسته این فیلم مستند گفت: من تاکنون چندین بار به تماشای این اثر نشسته‌ام و با هربار دیدن مجدد آن بدون اغراق با ویژگی‌های تازه ای روبه‌رو می‌شوم. این فیلم از جمله مستندهایی است که در طول زمان مشمول زیرمتن‌های متفاوتی می‌شود. در فیلم شاهد نوعی تمرین برای دموکراسی توسط بچه‌های یک مدرسه هستیم، اتفاقی که به راحتی آن را تجربه می‌کنند.

وی ادامه داد: نکته مهم درباره این اثر این است که بچه‌ها چگونه تا این اندازه در مقابل دوربین راحت هستند و این موضوع با کارگردانی هنرمندانه آقای زند در ارتباط است.

سلیمانی افزود: «مدرسه در دست بچه‌ها» یک اثر تعاملی است و در آن شاهد یک دوربین جست‌وجوگر هستیم که موقعیت آن متناسب با چگونگی قرارگیری دانش‌آموزان است. این فیلم یک اثر بی‌ادعا بوده که موفق به رعایت فرم‌های سینمایی در تصویر و صدا می‌شود. بچه‌ها در این فیلم از ادبیات مناسبی برخوردار هستند و اغلب آن‌ها دموکراسی را به خوبی می‌شناسند. فیلم در سال ۱۳۸۰ ساخته شده است. در فیلم شاهد آموزش شعور سیاسی و تمرین دموکراسی هستیم. بچه‌ها در فیلم دارای طبقات اجتماعی متفاوتی هستند و رفتارهای مختلفی را بروز می‌دهند. کارگردان اثر بدون اینکه شخصی را برجسته کند، به وسیله دوربین خود به خوبی آن‌ها را زیرنظر می‌گیرد. فیلم با یک کاراکتر محبوب یعنی سرایدار مدرسه آغاز شده و با او نیز به پایان می‌رسد.

این منتقد با بیان اینکه اگر تمرین مسؤولیت‌پذیری صورت گیرد هر کاری به درستی به انجام خواهد رسید، بیان داست: مشخص است که بچه‌ها در این فیلم اهل مطالعه هستند چراکه در آن زمان رسانه‌های مختلف تا این اندازه گسترش پیدا نکرده و سرانه مطالعه بیش از امروز بود. همچنین این بچه‌ها الگوهای مناسبی را برای خود انتخاب کرده‌اند. می‌توان گفت بچه‌ها در این فیلم دارای هویت بوده و مسئولیت پذیر هستند.

در ادامه سلیمانی درباره نقش آموزشی این مستند گفت: در فیلم تنها چندبار صدای کارگردان شنیده می‌شود و به صورت مستقیم ورود پیدا نمی‌کند. درواقع ما با یک فیلم صادقانه روبه‌رو هستیم که در آن کاراکترهای مختلفی وجود دارد و این مسئله موجب همذات‌پنداری مخاطب با این اثر شده است. آقای زند در این مستند چندین موقعیت را به تصویر کشیده‌اند و بر روی هرکدام مکثی به اندازه انجام داده‌اند. تدوین فیلم از دیگر نقاط قوت در این فیلم محسوب می‌شود. در این اثر چگونگی مدیریت بحران آموزش داده می‌شود و بچه‌ها در موقعیت‌های مختلفی قرار می‌گیرند.

وی ادامه داد: اگر کودکان با چنین آثاری روبه‌رو شوند قطعا از نظر آموزشی از آن تاثیر خواهند گرفت. من بسیاری از فیلم‌های آقای زند را دیده‌ام. او در کارنامه کاری خود تنوع بسیار زیادی را لحاظ کرده است. او موضوعات ساده‌ای را دستمایه ساخت آثارش قرار می‌دهد و این مسئله می‌تواند در حکم یک کلاس درس برای مستندسازان جوانی باشد که گمان می‌گنند حتما باید یک موضوع خاص را برای ساخت فیلم جست‌وجو کنند.

برخورد من با سینما عاطفی و درونی است

در ادامه حمیدرضا احمدی لاری مستندساز شناخته شده و مدرس این حوزه درباره ویژگی‌های ساختاری این فیلم گفت: حضور در این جمع باعث می‌شود تا انسان زندگی را احساس کند. ضرورتی وجود ندارد که یک فیلم حتما در حوزه چارچوب‌های تعریف شده در سینمای مستند قرار بگیرد. برخورد من با سینما بیش از هر چیز به صورت درونی و عاطفی اتفاق می‌افتد و در نتیجه به تفکیک انواع مختلف سینمای مستند تاکیدی ندارم. این فیلم مستند گوشه‌ای از تاریخ کشور را پیش چشمان ما قرار داد. مستندسازهای شریف ایرانی نقش موثر خود را در تاریخ به انجام رسانده‌اند و فیلم‌های آن‌ها همیشه ماندگار خواهد ماند.

در این برنامه مستندسازانی همچون سعید رشتیان، ارد عطارپور، فخرالدین سیدی، بابک بهداد و جمعی از علاقه‌مندان به سینمای مستند حضور داشتند.

کد خبر 6099527 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • «رویداد مستندسازان علمی» برگزار می‌شود
  • (عکس) در زندان زنان بندرعباس چه می‌گذرد؟
  • در زندان زنان بندرعباس چه می گذرد؟ | تصاویر
  • رونمایی از آیپد پرو M۴؛ باریک‌ترین محصول تاریخ اپل/ عکس
  • «مدرسه در دست بچه‌ها» اثری خودانگیخته است
  • «با قید محرمانگی» از اوبرهاوزن جایزه گرفت
  • «کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی
  • ۳۰۰ برنامه ویژه دهه کرامت در کرمانشاه اجرا می‌شود
  • فیلم اقدام جدید و عجیب امیر تتلو در زندان
  • جایزه اصلی هات‌داکس به «انقلاب» رسید